نشان تجارت - محمد آیتی: جلال محمودزاده نماینده مهاباد از رویههای کنونی در حوزه تجارت داخلی و بینالمللی توسط دولت ناراضی است و ادامه این روند را مایوسکننده میداند. بخشهای مهم مصاحبه وی با کیان آنلاین را بخوانید:
* یکی از دلایلی که ایران نتواسته در تجارت بینالمللی عملکرد خوبی داشته باشد، عدمشفافیت با دنیا است. به طور مثال، ایران FATF را همچنان نپذیرفته و در بین ۱۴۷ کشور، ما در لیست سیاه قرار داریم. همین یک دلیل کافی است که مسیر تجارت ما با دنیا به بنبست برسد.
* گردش مالی، ورود ارز و خروج ریالمان شفاف نیست و سالهاست با وجود دعوت ایران جهت پیوستن به گروه اقدام ویژه مالی یا همان FATF، اما عدهای در داخل کشور که قدرت دارند از این امر جلوگیری کردند.
* زمانی که برجام بین ایران و گروه ۱+۵ امضا شد، مراودات خوبی در زمینه اقتصادی برای کشورمان با دیگر کشور مهیا شد و گردش مالی ایران در آن زمان، شفاف بود. از طرفی، بیمه کشتیهای ایران مشخص بود، ولی اکنون که از برجام خبری نیست و هر روز هم از این موضوع فاصله میگیریم، تجارتمان در حوزه بینالمللی از حالت عادی خارج شده است.
* امروز بسیاری از اقلام اساسی که در کشور نیاز داریم، با چند واسطه به دستمان میرسد و همین باعث شده کالاها گرانتر وارد سبد خانوادهها شود و این خود یک دلیل مهم برای افزایش تورم است. از طرفی، اکنون کشتیهایی که با پرچم ایران تردد میکنند، بسیار اندک هستند.
* عملیات غیرشفاف اقتصادی و تهیه بسیاری از اقلام مورد نیاز کشور و مردم پس از گردش چندباره کالا، عوارضش به مصرفکننده که مردم ایران هستند، تحمیل میشود.
* به دلیل عدموجود شبکههای شفاف و همچنین نبود شبکههای دقیق حمل و نقل و البته واسطهگرانی که در این بین وجود دارند، قیمت مصرفکننده در اقلام تولید داخل، افزایش پیدا کرده است. مثلاً اگر گوجه فرنگی سر مزرعه از کشاورز کیلویی پنج یا ۱۰ هزار تومان خریداری میشود، مصرفکننده آن را در بازار، کیلویی ۳۰ هزار تومان تهیه میکند و این اختلاف سه برابری ناشی از وجود دلالان و واسطهگران است. پس با این توضیح متوجه میشویم که تجارت داخلی ما هم وضعیت بهتری به نسبت تجارت بینالمللیمان ندارد.
* وضع سیاستگذاریها، کار اقتصاد و تجارت را به چالش کشانده است. مثلاً روزی یک محصول برای صادرات آزاد است و روز دیگر به صورت یکدفعهای و در غیاب ایجاد زیرساختها، صادراتش را قطع میکنیم. این رویکردها، نوسانهایی را در بازار داخلی ایجاد میکند و از طرفی باعث میشود مشتری خارجی هم روی کالاهای ما حساب باز نکند و برود سمت کشورهای دیگر.
* تجارت ایران توام با برنامهریزی و اصول نیست. تجارت، شاخهای از اقتصاد است و باید چارچوب و قواعد این علم را فرا گرفت، ولی متاسفانه میبینیم که کشور دچار روزمرگی شده است. نمیتوان یک روز یک تصمیم گرفت و روز بعد، عکس آن تصمیم را در دستور کار قرار داد. این دست فرمان هیچ شباهتی به رعایت اصول در حوزه تجارت داخلی و بینالمللی ندارد.
دولت برای مدیریت بازار، راحتترین کار یعنی واردات را انجام میدهد
* برخی مسئولان نگاهشان به بازار، یک روزه است. مثلاً اگر گوجه فرنگی، پیاز یا برنج در داخل گران شود، دولت روی به راحتترین کار یعنی واردات میآورد تا بازار را به ثبات برساند، ولی این روند درست نیست، چون ثبات در بازار نیازمند برنامه میانمدت و بلندمدت برآمده از علم و خردجمعی از سوی دولت است.
* هر مسئولی روی کار میآید براساس سلیقه خود، سیاستهایی را وضع میکند. با این دست فرمانهایی که من میبینیم، ثبات در بازار داخلی و رونق تجارت در حوزه بینالمللی، امکانپذیر نیست.